بماند...

بهناز علی‌پور گسکری
3.17
23 ratings 4 reviews
در کنار خاکستر مردی بودم که انگار در کوزه قوز کرده باشد و با صدای ضعیف غبارگرفته‌ای بخواهد سر کوزه را باز کنم. نخ سرخ دور گردن کوزه را لمس کردم که با سه فنجان آمد و سینی را روی میز گذاشت. شیر چای لب‌پر زد و پرسید: «چه کار می‌کردی؟» گفتم: «انگار صدا می‌زند. به گمانم چیزی می‌خواهد.» ابروهاش بالا رفت و گفت: «چای می‌خواهد. عادتش است. اگر چایش دیر بشود خانه را به هم می‌ریزد.» و کوزه را به جای اولش برگرداند...
Genres: Short Stories
128 Pages

Community Reviews:

5 star
3 (13%)
4 star
10 (43%)
3 star
2 (9%)
2 star
4 (17%)
1 star
4 (17%)

Readers also enjoyed

Other books by بهناز علی‌پور گسکری

Lists with this book