هیچ‌وقت

لیلا قاسمی
2.9
86 ratings 17 reviews
«لیلا قاسمی» نویسنده‌ی «هیچ‌وقت» درباره‌ی این رمان می‌نویسد: «این اولین کتابی است که از من منتشر می‌شود، درباره‌ی ویژگی‌های این رمان باید بگویم، تِم اصلی داستان درباره‌ی تأثیر روزگار جنگ در زندگی آدم‌هاست، این‌که سال‌ها بعد آدم‌هایی که کودکی‌شان را در گیرودار جنگ گذرانده‌اند، گرفتار تأثیر جنگ و حواشی‌اش می‌شوند، مسئله‌ای‌ست که در این رمان با آن درگیر بودم، سعی کرده‌ام مسائلی همچون ترس‌ها و حس گناه را در بخش‌هایی از این رمان ریشه‌یابی کنم.» نویسنده‌ی «هیچ‌وقت» درباره‌ی شخصیت‌های این رمان اضافه می‌کند: «داستان در تهران می‌گذرد، در واقع محور اصلی مواجهه‌ی دو زن با یکدیگر بعد از بیست سال است و به‌زودی پای نفر سومی هم به میان می‌آید و از دل رویارویی و گفت‌وگوهای این سه، رمان جان می‌گیرد و پیش می‌رود.» بخشی از رمان «هیچ‌وقت»: «مامان مُرده بود. یک روز که داشت از کوچه رد می‌شد رفته بود زیر ماشین. صدای ترمز که آمده بود و پشتش دادو‌بی‌داد، دویده بودم دم در. گوشه‌ی مانتوِ کرمش که آن‌قدر ازش بدم می‌آمد از زیر چرخ ماشین پیدا بود و باریکه‌ی خون راه افتاده بود تا بریزد توی جوی کنار پیاده‌رو. جیغ کشیدم و خودم را انداختم رویش. صداش می‌کردم و به چشم‌هاش نگاه می‌کردم که مات جایی را نگاه می‌کرد. می‌زدم توی صورتش و التماس می‌کردم که به من نگاه کند. که نباید من را، تینا را تنها بگذارد. "نه مامان، منو تنها نذار، نه، نه، تو نباید بمیری." همسایه‌ها بلندم کردند. هر چه فحش بلد بودم جیغ می‌زدم سمت راننده که چمباتمه زده بود کنار مامان و می‌زد توی سرش. آمبولانس آمد. پلیس آمد. بابا آمد و مامان را بردند.»
Genres: NovelsLiteratureFiction
132 Pages

Community Reviews:

5 star
6 (7%)
4 star
16 (19%)
3 star
36 (42%)
2 star
19 (22%)
1 star
9 (10%)

Readers also enjoyed

Other books by لیلا قاسمی

Lists with this book

پاییز فصل آخر سال است
من منچستریونایتد را دوست دارم
قبل از مردن چشم‌هات رو ببند
قفسه‌ی آبی
60 books6 voters
سمفونی مردگان
بوف کور
چشم‌هایش
سمفونی مردگان
چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم
روی ماه خداوند را ببوس
Best Persian Books
214 books167 voters