اسماعیل فصیح جلال برای شرکت در جشن عروسی خواهرزادهاش به ایران سفر کرده است. در شب عروسی، شهروز، عموی مجنون داماد، جشن را به هم میزند و دیوانهوار تقاص خون برادرش را طلب میکند. در پی این اتفاق، داماد که خسرو نام دارد، همه چیز را رها میکند و به دنبال کشف علت مرگ پدرش میرود. سیاوش، پدر بیولوژیکی خسرو که در یک سالگی او درگذشت، مردی بود وارسته و بسیار متفاوت از دیگران، که سرنوشت مرموزی برایش رقم خورده بود.
Genres:
NovelsFiction
327 Pages