ساحل تهران

مجید قیصری
3
18 ratings 10 reviews
ساحل تهران مجموعه‌ی پنج داستان کوتاه از مجید قیصری است. کودک جنگ و شهر عناصر مشترک این مجموعه‌اند. مجید قیصری، داستان‌نویس بنام ایرانی، کلکسیونی از چند داستان را که در سال‌های متفاوت نوشته است، در این مجموعه گرد هم آورده. جنگ، خاطره‌ی جنگ و موضوعات اجتماعی از درون‌مایه‌های اصلی این مجموعه به حساب می‌آیند. قیصری در داستان «ساحل تهران» از ماجرای پسربچه‌ای می‌گوید که همراه با یک راننده به جایی عجیب در جنوب‌شرقی تهران می‌رود تا مرغ‌های دریایی را ببیند. همه می‌دانیم که تهران ساحل ندارد، اما آیا واقعاً همین‌طور است؟ ته‌سیگارها را جمع می‌کردم و می‌رفتم ته پل و به این فکر می‌کردم چرا تابه‌حال نگاهم به این پرنده‌ها نیفتاده؟ چند تا پر سفید افتاده بود روی پل. دولا شدم یکی را که از همه بزرگ‌تر بود، برداشتم و چشم‌هایم را بستم و دست کشیدم به پرزهای نرم پر و گوش سپردم به صدای پرنده‌ها. احساس کردم کنار دریا هستم. صدای امواج دریا را می‌شنیدم، بوی خنکی دریا می‌آمد، بوی شوری، بوی زهم، بوی صدف‌های دریایی را احساس می‌کردم. کم مانده بود کفش‌هایم را درآوردم، روی ساحل شنی راه بروم.
Genres:
120 Pages

Community Reviews:

5 star
0 (0%)
4 star
4 (22%)
3 star
11 (61%)
2 star
2 (11%)
1 star
1 (6%)

Readers also enjoyed

Other books by مجید قیصری

Lists with this book