D.H. Lawrence 3,092 ratings
348 reviews
هنری، با محبت، دستش را بر شانهی زن گذاشت، که با گردن کج و فرو افتاده، گیج و مبهوت، ایستاده بود، و نرم و مهربان گفت: «میتوانی. میتوانی. بله، میتوانی. چرا خیال میکنی نمیتوانی؟ میتوانی. میتوانی.» و با ملایمتی حیرتانگیز به او خیره شد؛
Genres:
FictionClassicsShort StoriesLiterature20th CenturyBritish LiteratureNovellaRomanceNovelsEnglish Literature
106 Pages